- واپس خزیدن (غَ مَ نِ تَ)
عقب رفتن. کنار رفتن:
برگرفت آن آسیا سنگ و بزد
بر مگس تا آن مگس واپس خزد.
مولوی.
بعد از آنت جان احمد لب گزد
جبرئیل از بیم تو واپس خزد.
مولوی.
رجوع به واپس شود
برگرفت آن آسیا سنگ و بزد
بر مگس تا آن مگس واپس خزد.
مولوی.
بعد از آنت جان احمد لب گزد
جبرئیل از بیم تو واپس خزد.
مولوی.
رجوع به واپس شود
